کريمي:هزينه‌هايش را داده‌ام که BMW سوار مي‌شوم
ـــــــــــــــــــــــــ
من براي خريد ماشين‌ام قيمت بالايي داده‌ام اگر من يک بي‌ام دابليو سوار مي‌شوم هزينه‌هايش را داده‌ام.»

پرسپوليس روزهاي خوبي را پشت سر نمي‌گذارد. بعد از سرمربيگري حميد استيلي و اتفاقاتي که در زمان حضور او براي اين باشگاه افتاد، مصطفي دنيزلي سکان هدايت اين تيم را در دست گرفت اما انگار تغييري در اوضاع اين تيم ايجاد نشد و وضعيت به روال گذشته است. دنيزلي البته عاقلانه به موضوع مي‌نگرد و اعتقاد دارد بايد به او پنج هفته وقت بدهند. در اين ميان نبايد از نقش علي کريمي در پرسپوليس به راحتي گذشت، او شايد عصاي دست مصطفي دنيزلي باشد و هر‌گاه او آماده بوده، پرسپوليس هم نتايج بسيار خوبي به دست آورده است. با علي کريمي گفتگوي کوتاهي ترتيب داديم و البته قول مصاحبه مفصل تري با ستاره باشگاه پرسپوليس نيز گرفته شد.

علي کريمي تا چند هفته پيش به خاطر مصاحبه‌اش عليه عزيز محمدي روي جلد بسياري از رسانه‌ها بود، او درباره اين اتفاقات گفت: «ديگر نمي‌خواهم راجع به بازي جام حذفي حرف بزنم. نه عزيز محمدي نه کفاشيان و نه کس ديگر» اگرچه رگه‌هايي از عصبانيت را مي‌شد در صورت او ديد ولي کريمي ادامه داد: «بايد اجازه دهيم زمان همه چيز را مشخص کند» اين جمله شايد اعتقاد کريمي بر حرف‌هايش بود، حرف‌هايي که قرار بود بيان کند ولي بنا به دلايلي افشا نکرد و در کميته انضباطي گفت: «انتقاداتم فني بود»

يکي از موضوعات جالب مربوط به حرف‌هايي است که مايلي کهن درباره علي دايي گفته است و بر آن اصرار هم دارد. اينکه او را «پول پرست» خطاب مي‌کند و حتي وضع مالي او را زير سئوال برده است. به هر حال هميشه حرف و حديث‌ها درباره فوتباليست‌ها وجود دارد. پاسخ علي کريمي اينگونه بود: «نمي‌دانم کينه و خشم آدم‌ها گاهي تا کجا پيش مي‌رود. اما مي‌دانم که همه کساني که امروز جهاني شدند يک شبه راه صد شب را نرفته‌اند. من براي خريد ماشين‌ام قيمت بالايي داده‌ام اگر من يک بي‌ام دابليو سوار مي‌شوم هزينه‌هايش را داده‌ام.» او رمز پيشرفتش را در اين سه کلمه مي‌داند: «تمرين، تمرين، تمرين...» و ادامه مي‌دهد: «نبايد هميشه نيمه خالي ليوان را ديد. من براي اينکه روزي محبوب‌ترين بازيکن شوم تلاش چندين ساله کرده‌ام»

حرف‌هاي پاياني علي کريمي اينگونه بود: «دلم نمي‌خواهد جبهه بگيرم و بگويم دست گربه به گوشت نرسيده اما حقيقت اين است که همه ما براي به اينجا رسيدنمان از زندگي و جوانيمان گذشتيم»

بيانيه مايلي‌کهن عليه دايي/ يا رب روا مدار که گدا معتبر شود
ـــــــــــــــــــــــــ
سرمربي پيشين تيم ملي فوتبال کشورمان پس از مصاحبه‌هاي اخير علي دايي با انتشار بيانيه‌اي که در اختيار مهر قرار گرفت اقدام به پاسخگويي در قبال اظهارات سرمربي تيم فوتبال راه آهن کرد.

محمد مايلي کهن که اين بيانيه را با اين بيت شعر «يا رب روا مدار که گدا معتبر شود؛ گر معتبر شود از خدا بي‌خبر شود» آغاز کرده در ادامه آورده است:

« پول پرستي طي هفته گذشته و همچنين پس از بازي با ذوب آهن و برد تيمش بعد از 130 روز (که در کتاب گينس ثبت گرديده است) با خودشيفتگي و غرور کاذب و دايمي‌اش اظهار فضل نموده با الفاظي که شايسته خودش است مطالبي را بيان کرده که ناگزير گرديدم جهت روشن شدن افکار عمومي برخي از آنها را پاسخ دهم.

هر چند به دليل وابستگي‌هاي خاصي که ايشان دارد از صدا و سيما گرفته، برخي سايت‌هاي خبري و برخي روزي‌نامه‌ها و همه و همه در اختيارش هستند اما من در جهت پاسخ دادن به ياوه گويي‌هاي او کما بيش با مشکلاتي مواجه هستم.

پول پرستي که مشکل اصلي‌اش خودشيفتگي فراوان و کبر و خودپسندي وصف ناشدني است براي ثابت کردن مردي‌اش مدام از اين عبارت استفاده مي‌کند که "بله من مرد هستم" و عنوان کرده من مردم و زندگي خصوصي‌ام به هيچ احدي ربط ندارد و براي اينکه مسافرت‌هاي متعددي به اروپا دارم و به دليل مشغله زياد (فروختن اجناس بنجل به مردم و خصوصاً به مراکز دولتي آن هم با نرخ‌هاي چند برابر) وقت گرفتن ويزا ندارم لذا ناگزير شدم که دو گذرنامه داشته باشم و در واقع در شرايط فعلي او داراي دو تابعيت است.

يکي ايراني و ديگري آمريکايي. در پاسخ بايد بگويم ايشان عليرغم اينکه ادعاي مدرن بودن و مدرنيته را دارد اما هنوز در جهل و ناداني به سر مي‌برد و نمي‌داند ديگر دنيا تبديل به يک دهکده جهاني شده و او و هم لينکي‌هايش نمي توانند سر مردم را شيره بمالند و بگويند صرفاً‌ فقط اوست که مرد است و مي‌بايست براي سفرهاي متعدد به اروپا و آمريکا داراي دو گذرنامه و دو تابعيت باشد و ديگراني که در طول سال به مراتب بيشتر از او به آمريکا و اروپا سفر مي‌ کنند اما هيچگاه نخواسته‌اند سر تعظيم در مقابل پرچم هيچ کشوري به غير از ايران عزيز فرود آورند خداي نکرده نامرد هستند.

مايلي کهن در ادامه دايي را خودشيفته و متکبر خطاب کرده و آورده است: ثابت کردي که من درست زده‌ام توي خال و حرفم در مورد تو کاملاً‌ درست است والا نيازي نبود اينقدر مرد مرد کني. تو خيال مي‌کني خيلي رندي و مي تواني سر مردم را کلاه بگذاري (در خيلي موارد در کلاه گذاشتن استادي) و چون هميشه با دروغ‌پردازي‌هايت مردم را خام مي‌کني اي کاش تنها به همان جمله که عنوان کرده بودي بسنده مي‌کردي؛ همان که گفته بودي زندگي خصوصي‌ات به کسي ربطي ندارد نه اينکه به دروغ بگويي به دليل مشغله زياد نياز به دو پاسپورت داري آن هم از نوع آمريکايي‌اش.

حالا به من چه ربطي دارد که تو براي دريافت گذرنامه آمريکايي‌ات بايد زير پرچم اين کشور تا مچ پا خم شده و سوگند ياد کني که در صورت نياز و ضرورت در لواي پرچم اين کشور حتي با کشور عزيزمان يعني ايران بجنگي. چه اشکالي داشت که مي‌گفتي من دلم نمي‌خواست و به کسي ربطي ندارد مگر کم هستند افرادي که مانند تو داراي دو تابعيت هستند. مگر کسي به آنها ايرادي گرفته است تازه تو که به خاطر اين کار پاداش هم گرفته‌اي و بدون داشتن مدرک مربيگري سرمربي تيم ملي ايران و سرمربي محبوب‌ترين تيم باشگاهي ايران شدي.

اينها تازه گوشه‌اي از برخورد شديد مديران اين مملکت با تو بوده و واقعاً‌ بايد براي اين همه شدت عمل به تو حق داد که چقدر اين مملکت و برخي از مديران تواناي آن در حق تو جفا کردند. واقعاً‌ بايد به تو حق داد که تا اين حد طلبکار باشي چرا که مي‌بايست سند تمام ايران عزيز را به نام تو مي‌زدند تا ذره‌اي از زحماتت جبران شود.

در جاي ديگري از مصاحبه‌ات عنوان کردي که از قديم گفتند جواب اين گونه افراد خاموشي است (يعني بنده ابله هستم) چه عيبي دارد پول پرستي در دنيايي که تو و امثال تو عاقل هستند من ابله باشم؟! اگر ابله نبودم که ساکت مي نشستم و مانند تو از انواع و اقسام رانت‌ها استفاده مي کردم و باز هم از همه طلبکار مي‌بودم. باري اگر ابله بودن مرفه با درد بودن است بله من ابله هستم اگر ابله بودن بيان مشکلات آحاد جامعه است همان بهتر که من ابله باشم اگر ابله بودن سر به زير برف بردن و تنها خود را ديدن است همان بهتر که من ابله باشم.

در جاي ديگري از مصاحبه‌ات عنوان کردي که من به دهاتي‌ها و اردبيلي‌هاي عزيز توهين کردم. به تو پيشنهاد مي‌کنم اگر قدرت درک و تجزيه و تحليل صحبت‌هايم را نداري حداقل آنها را با وکيل وصي‌هاي لمپن‌ات در ميان بگذار. تو که در اين زمينه کم آدم لمپن نداري. حداقل از آنها بخواه که برايت صحبت‌هاي من را ترجمه کنند. البته يکي از شگردهايت اين است که در صورت نياز و ضرورت چگونه از واژه‌هاي غيرت، تعصب و قوميت استفاده کني و دعوا راه بياندازي در صورتي که کسي نيست که مايلي کهن را نشناسد، چرا که من حتي يک روز مانند تو روي نيمکت ارزشمند تيم ملي تسبيح يک متري در دست نگرفتم و روز ديگر دکمه‌هاي پيراهنم را باز نگذاشتم.

کسي نيست نداند که مايلي کهن نان به نرخ روز خور نيست و اگر علاقه به جاي جاي ميهن اسلامي دارد به معناي واقعي به آن عشق مي‌ورزد نه مثل تو که ادعاي آذري بودن و تعلق خاطر به آنها را ابراز مي کني و اما زشت‌ترين و وقيح‌ترين جملات را در مورد آن عزيزان ابراز کرده‌اي (خصوصا در مورد هموطنان عزيز آذربايجان شرقي که فيلم آن در سايت‌ها موجود است).

در مصاحبه‌ات عنوان کرده‌اي که من مردم و 200 خانوار از کنارم نان مي خورند. بابا آخر چقدر من من مي کني توصيه مي‌کنم از اين من لعنتي خودت را دور کني. شايد به آدميت نزديک شوي. آخر چقدر خودشيفتگي آقاي من. آخر تو که هستي که 200 خانوار از بغل تو نان بخورند آنهايي که تو را مي شناسند خوب مي‌دانند که اگر 40 درجه تب داشته باشي يک درجه آن را هم بدون منفعت به کسي نمي‌دهي. پس مدام نگو 200 خانوار از کنار من نان مي خورند. اينقدر من من نکن. رها کن اين غرور کاذب و منيت را اينقدر تنها به قاضي نرو و راضي برگرد. بدان که روزي دهنده فقط اوست، ذات لايتناهي نه آدمهاي کوچولويي چون من و تو.

در مصاحبه‌اي عنوان کردي که هميشه شيک پوش بوده و دوست داري طبق مد روز حرکت کني و به کسي نوع لباس پوشيدنت مربوط نيست اما در واقع به نوع لباس پوشيدن من مايلي کهن ايراد گرفته بودي. من هم قبول دارم اصلاً‌ براد پيت و تام کروز (هنرپيشه‌هاي روز دنيا) تمامي حرکات و سکنات خود را از نوع آرايش، نوع لباس پوشيدن نوع استفاده از زيورآلات و ... را از تو الگو مي‌گيرند خصوصاً‌از وقتي که برنامه سه هفته پيش 90 را که توسط دوست شفيق شما در تمامي عرصه‌ها پخش شد، طبق آخرين اخبار واصله براد پيت و تام کروز از تو عاجزانه درخواست کرده‌اند که از مدل‌هاي هزار سوم يا هزاره چهارم را براي آنها ارسال کني چرا که هرگز خود را نمي‌بخشند که در گذشته از مدلهاي شما عقب مانده بودند و آن هم اين بود که پالتو و باراني و پوليور را بايد داخل شلوارشان مي کردند و داخل خيابان رژه مي‌رفتند (اگر اعتراضي داريد به دوست گرمابه و گلستان خود در برنامه 90 داشته باش چرا که اين برنامه را او پخش کرده است).

در مصاحبه‌ات عنوان کردي فلاني يادش رفته سه سال پيش وقتي محکومش کردم رفته بود به مغازه‌ام و نزد برادرم گريه و التماس کرده بود تا مورد عفو ملوکانه قرار گيرد. در اين جا لازم است از عفو ملوکانه‌ات سپاسگزاري کنم و از اينکه قرار بود مرا به خاطر بحث‌هاي کارشناسي و فوتبال که داشته‌ام اعدام کنند و تو گذشت کردي و از قصاص کردن من خودداري کردي. اين عطوفت مردانه‌ات قابل تحسين است (که اصلاً ‌اثري آز آن در تو نيست و صرفاً ‌کينه توز، جاه طلب، خودشيفته و به دنبال نابود کردن آدم‌ها هستي) مجدداً از آن همه بزرگواري‌تان سپاسگزاري کرده و امروز اگر زنده‌ام مديون تو مي دانم که نگذاشتي مرا قصاص کنند. در اين زمينه نه تنها من بلکه خانواده‌ام نيز خود را مديون تو مي‌داند اما مستندات موجود مبين آن است که اين مايلي کهن بود که خواست پس از آنکه در تهران به عربستان باختي و گوشه عزلت جستي و سوراخ موش خريدي تو را از سوراخ موش بيرون بياورند. هرچند بشکند دستي که نمک ندارد.

بديهي است هنوز پاسخ‌هاي من پايان نيافته و در صورت ضرورت ادامه مي‌يابد.

«به مالت نناز که به شبي بند است؛ به جمالت نناز که به تبي بند است.»

دليل تاکيد استقلال براي عدم حضور کرار در فينال چيست؟
ـــــــــــــــــــــــــ
استقلالي ها بهانه حضور کرار در بوشهر را تاکتيکي از سوي کريمي مي دانند.

استقلالي ها اگرچه از نظر مهره چندين برابر شاهين بوشهر بازيکن دارند اما همچنان بر اين موضوع استوارند که شاهيني ها تعهد دادند تا از کرار برابر استقلال استفاده نکنند. تعهدي اخلاقي که مديران تيم بوشهري آن را خنده دار مي دانند . حتي منابع نزديک به استقلال ادعا مي کنند که براي اين تعهد اخلاقي ، چک ضمانتي با مبلغي بالاتر از 100 ميليون تومان به علي فتح الله زاده داده شده که آنها اگر کرار در فينال جام حذفي به ميدان بايد ، به اجرايش مي گذارند. اما چه اتفاقي باعث مي شود تا استقلالي ها اينچنين از حضور يار اخراجي شان در فينال جام خذفي هراس داشته باشند؟

فيروز کريمي مربي شاهين است و اين ترس اصلي آبي هاست. اينکه کرار تنها به اين بهانه راهي بوشهر شده تا در فينال برابر مجتبي جباري قرار بگيرد و کاري کند مجتبي عصباني و از زمين اخراج شود. جباري که عزيزترين شاگرد آقا فيروز است اما کريمي براي رسيدن به قهرماني پس از نزديک به 2 دهه ، نمي تواند از چنين فرصتي بگذرد .

بازيکن دوپينگي:من نه آمپول زدم، نه قرص و دارو مصرف کردم
ـــــــــــــــــــــــــ
باز هم مي‌گويم که هيچ عمدي در کار نبود و حتي مسوولان کميته پزشکي هم به اين نکته تأکيد داشتند که جريمه من براي بار دوم فقط توبيخ کتبي بود اما به دليل محروميت اولي که داشتم حالا يکسال بايد به دور از ميادين باشم.

کميته پزشکي فدراسيون فوتبال روز گذشته محسن بياتي‌نيا را به دليل مثبت اعلام شدن دوپينگش يکسال از حضور در ميادين فوتبال محروم کرد. محروميت بياتي‌نيا باعث شد تا بسياري از رسانه‌ها با اين بازيکن تماس بگيرند ولي او تصميم گرفته بود که سکوت کند. با اين حال بياتي‌نيا صبح امروز گفت‌وگويي با گل انجام داد و در مورد محروميتش توضيحاتي را ارائه داد.
بياتي‌نيا در گفت‌وگو با سايت گل حرف‌هايش را اينگونه آغاز کرد: «در بازي با مس سرچشمه از من آزمايش دوپينگ گرفته شد و اين آزمايش در نهايت مثبت اعلام شد. طبق حکم محروميتي که به من داده‌اند، از ماده‌اي به نام «متيل هگزان آمين» استفاده کردم و به من گفتند که اين جزو داروهاي ممنوعه است. البته واقعيت اين است که اصلا من نمي‌دانم اين دارو چيست.»

او ادامه مي‌دهد: «هميشه تصور من از دوپينگ اين بوده که يک فوتباليست از مواد نيروزا مثل قرص يا آمپول استفاده کند ولي من از يک ماده مکمل استفاده کردم و هيچ وقت در دوران بازيگري‌ام از مواد نيروزا استفاده نکردم. من نه آمپول زدم، نه قرص و دارو مصرف کردم و از پودري هم که استفاده کردم به هيچ عنوان نمي‌دانستم که بعدها در بدنم تبديل به ماده‌اي خواهد شد که مصرف آن ممنوع است.»
بياتي‌نيا به محروميت چند ماه پيش خود اشاره کرده و مي‌گويد: «محروميت اول من به دليل استفاده از دارو بود چون همه مي‌دانند که من تصادف کرده بودم ولي به دليل سهل‌انگاري قبل از عمل جراحي يک ليست خاص را پر نکردم. البته پزشک جراح من هم در اين مورد اطلاعاتي نداشت ولي با اين حال 3ماه محروم شدم.»

مهاجم سابق مس کرمان ادامه مي‌دهد: «در جلسه‌اي که با مسوولان کميته پزشکي داشتم حرف‌هايم را زدم. آنها هم به طور حتم در اين زمينه بهترين متخصص هستند و بالاترين اطلاعات را دارند. جريمه من براي بار دوم بيشتر از توبيخ کتبي نبود و حتي اين موضوع را آقاي هاشميان اعلام کرده است ولي متأسفانه محروميت اول همه چيز را خراب کرد و اين باعث شد که طبق قوانين يک سال محروم شوم. البته من بايد از آقاي هاشميان و همچنين دکتر سيف تشکر کنم چون آنها مسير را به سمتي بردند که مشخص شد من عمداً چنين کاري را انجام ندادم. من سرم را بالا مي‌گيرم چون واقعا عمدي در کار نبود.»
بياتي‌نيا در قسمتي از حرف‌هايش مي‌گويد: «يکي از دلايل مهم محروميت من نداشتن اطلاعات کافي بود ولي اين فقط يک طرف قضيه است. متأسفانه در اکثر تيم‌هاي ليگ برتري هيچ پزشکي وجود ندارد که بازيکنان را نسبت به اين مسائل آگاه کند و فيزيوتراپ‌ها نيز اطلاعاتي در اين زمينه ندارند. من مکملي مصرف کردم که محتويات آن با چيزي که روي جعبه نوشته شده بود کاملا فرق داشت.»

او خاطرنشان مي‌کند: «مي‌خواستم صحبت کنم تا شايد محروميتم کمتر شود ولي همانطور که گفتم اين اتفاق براي بار دوم افتاد و حتي اگر هيچ عمدي هم در کار نباشد، طبق قانون فيفا از يکسال تا مادام‌العمر مي‌توانستند مرا محروم کنند.»
بياتي‌نيا در پاسخ به اين سوال که حالا مي‌خواهي چه کار کني تأکيد مي‌کند: «من تمريناتم را به طور منظم انجام مي‌دهم تا اين شرايط را حفظ کنم. هر چند از لحاظ روحي شرايط خوبي ندارم ولي سعي مي‌کنم هر چه زودتر اين دوران را پشت سر بگذارم. در اين مدت دوستان و دشمنان خود را شناختم و خدا را شکر مي‌کنم که اتفاق بدتري نيفتاد. شايد اگر بازي مي‌کردم اتفاق بدتري در راه بود و همه چيز را به حساب حکمت خداوند مي‌گذارم. باز هم مي‌گويم که هيچ عمدي در کار نبود و حتي مسوولان کميته پزشکي هم به اين نکته تأکيد داشتند که جريمه من براي بار دوم فقط توبيخ کتبي بود اما به دليل محروميت اولي که داشتم حالا يکسال بايد به دور از ميادين باشم.»

نکونام:بازي مقابل رئال‌مادريد آسان‌تر از بارسلونا است
ـــــــــــــــــــــــــ
ما پيش از اين هم با بارسلونا بازي كرده بوديم. زماني كه با اين تيم بازي داريد مي‌دانيد كه سخت بايد دوندگي كنيد و بازي آساني پيش رو نخواهيد داشت
جواد نکونام اين بار با پيراهن اوساسونا مقابل بارسلونا بازوبند را به دست بسته بود. هرچند در پايان 90 دقيقه 4 گل سهم ياران نكونام بود امابه هر حال براي نکو اين تجربه اي بزرگ بود. مصاحبه ايران ورزشي با کاپيتان تيم ملي ايران را بخوانيد:.
كاپيتاني را تبريك مي‌گوييم.
پيش از فصل هم من كاپيتان بودم. يعني پيش از اينكه بازي‌ها بخواهد آغاز شود. زماني كه كاپيتان را مشخص مي‌كردند من به عنوان كاپيتان سوم اوساسونا انتخاب شدم. مقابل بارسلونا چون 2 كاپيتان ديگر تيم نبودند من بازوبند را بستم.
مثل اينكه در اسپانيا كاپيتاني را راحت‌تر به بازيكنان خارجي مي‌دهند چون زماني كه مهدوي‌كيا در بوندس‌ليگا بازي مي‌كرد اين اتفاق براي او رخ نداد.
به اين شكل كه مي‌گوييد هم نيست. اگر خاطرتان باشد فان درفارت زماني كه وارد تيم شد بعد از يك سال بازوبند را بست. اينجا به توانايي بازيكنان نگاه مي‌كنند و فكر نمي‌كنم آلمان و اسپانيا چندان تفاوتي با هم داشته باشند. در آن زمان توماس دال رابطه خوبي با آقاي مهدوي‌كيا نداشت و حتي تا پاي جدايي مهدي از هامبورگ هم پيش رفت اما قطعاً اگر هر مربي ديگري بود بازوبند به مهدوي‌كيا مي‌رسيد.
رابطه‌ات با شهروندان پامپلونا چطور است؟
بعد از 6 سال سكونت در اين شهر قطعاً امروز رابطه خوبي با مردم اين شهر دارم. البته از همان اول هم اين رابطه خوب به شكل دوطرفه وجود داشت. شهروندان پامپلونا احترام زيادي براي من قايلند و به من لطف دارند.
قرعه خوبي در جام حذفي نداشتيد، بازي با بارسلونا چطور بود؟
ما پيش از اين هم با بارسلونا بازي كرده بوديم. زماني كه با اين تيم بازي داريد مي‌دانيد كه سخت بايد دوندگي كنيد و بازي آساني پيش رو نخواهيد داشت. اين آرزوي هر فوتباليستي است كه مقابل تيم بزرگي مانند بارسلونا بازي كند؛ تيمي كه هميشه بين بازيكنان برتر دنيا نام آنها را مي‌توان ديد.
بازي در نوكمپ چه حال و هوايي دارد؟
بازي مقابل بارسلونا اصولاً كار سختي است. حالا زماني كه اين بازي مقابل هواداران بارسا و در ورزشگاه نوكمپ باشد كار سخت‌تر هم مي‌شود. بازي با بارسلونا يعني فقط دوندگي و دوندگي اما اين دوندگي لذتبخش است.
پيش از بازي گفته بودي اميدوارم كمتر گل بخوريم. يعني خودتان را از پيش باخته مي دانستيد؟
قطعاً همينطور است. بارسلونا 4 گل به سانتوس برزيل مي‌زند. 3 گل به رئال‌مادريد مي‌زند و بايد واقع‌بينانه با اين بازي روبرو مي‌شديم اما اين دليل به نااميدي ما نبود. ما تلاش خودمان را انجام داديم ولي مشخص بود بارسلونا برنده بازي خواهد بود. ما از ابتدا با قرعه بدي روبرو بوديم، حتي اگر موفق مي‌شديم در نوكمپ بارسا را شكست دهيم بايد با رئال مواجه مي‌شديم.
در اين بازي موقعيت گلزني داشتي اما كاشته‌اي كه به سمت دروازه بارسلونا زدي خيلي نرم زده شد.
فاصله توپ خيلي زياد بود و تصميم گرفتم ضربه را نرم و فني بزنم اما توپ درست جايي رفت كه گلر بارسلونا ايستاده بود و خيلي راحت توپ را جمع كرد.
به نظر مي‌رسيد پست‌ات در اين بازي تغيير كرده؟ كمي رو به جلوتر از هميشه بازي مي‌كردي.
من در پست هميشگي‌ام بازي مي‌كردم اما زماني كه 2 گل خورده بوديم بايد رو به جلوتر بازي مي‌كردم، دنبال جبران نتيجه بوديم چون ديگر چيزي براي از دست دادن نداشتيم.
بازي مقابل بارسا آسان‌تر است يا رئال‌مادريد؟
قطعا بازي مقابل رئال‌مادريد آسان‌تر از بارسلونا است. ما مقابل رئال مادريد هم تن به شكست داده‌ايم اما بازي با رئال شرايط بازي با بارسلونا را به هيچ وجه ندارد. بارسلونا در تمام طول بازي با حوصله پاسكاري مي‌كند و زماني كه توپ بيشتر دقايق دست آنها است تيم مقابل فرصتي براي حمله كردن پيدا نمي‌كند.
شما به رئال گل زدي. فكر مي‌كني فرصت گل زدن به بارسلونا را هم پيدا كني؟
من دوست دارم به تيم‌هاي بزرگ دنيا گل بزنم اما مهم‌تر از گل زدن اين است كه مقابل تيم‌هاي بزرگ خوب بازي كنم. من تا به حال كارهاي بزرگي انجام داده‌ام و در مقاطع حساس گل‌هاي حساس زيادي به تيم‌هاي بزرگ زده‌ام. هنوز هم زمان دارم و اميدوارم بتوانم به بارسلونا هم گل بزنم. روياهاي من هيچ وقت تمام شدني نيست.
بعد از بازي به سمت چابي رفتي و با او خيلي صميمي صحبت كردي، به هم چه چيزي مي‌گفتيد؟
در زمان انتخاب بهترين بازيكن جهان من به عنوان كاپيتان تيم ملي ايران به چابي رأي داده بودم و ژاوي اين مسأله را مي‌دانست. بعد از بازي ژاوي ايستاد و بابت رأي از من تشكر كرد. ما رابطه خوبي با هم داريم و بعد از هر بازي كه هم را مي‌بينيم مي‌ايستيم و مدتي در مورد فوتبال با هم صحبت مي‌كنيم.
تعطيلات ژانويه چطور بود؟
خدا را شكر تعطيلات ژانويه خوب بود و بعد از بازي‌هاي زيادي كه انجام داده بوديم نياز به يك استراحت داشتيم. در اين مدت توانستم به ايران سفر كنم و به كارهاي شخصي‌ام رسيدگي كنم.
از مسعود خبر داري؟
مي‌دانم در حال حاضر در كلينيك پامپلونا مشغول فيزيوتراپي است و زير نظر پزشكان اوساسونا تلاش مي‌كند تا دوره درمان خود را تكميل كند اما اطلاعات دقيق‌تري از وضعيت او ندارم و اميدوارم بتواند زودتر به تمرين‌هاي تيم برگردد.